هیوا
ابتدا عيد مبعث (دیر شده!) رو به تمامي شما دوستان عزيز تبريك عرض مي كنم. در اين پست دو قطعه ي كوتاه براتون آماده كردم كه دوست عزيزمون "پيرانه" براي ما ارسال كردند. اين دو قطعه رو به شما تقديم مي كنم و احتمالا خيلي هاتون اونها رو نشنيدين (لااقل يكي شو). قطعه ي اول مربوط ميشه به يك فيلم قديمي كه براي 10، 11 سال پيشه. عنوان فيلم هيوا هست و براي همين هم اسم قطعه رو هيوا گذاشتيم.
خلاصه ي فيلم (برگرفته از سايت سوره):
هيوا اكبري پس از گذشت پانزده سال از مفقود شدن همسرش حميد در بحبوحه جنگ، تصميم مي گيرد تا از مناطق جنگي و خانه اي كه در آن با همسرش زندگي مي كرده، بازديد كند. امير كرمي، كه اكنون سفير ايران در سنگال است و زماني جزو همراهان حميد در جنگ بوده مي خواهد با هيوا ازدواج كند، ولي هيوا به رغم نشانه هايي از شهادت حميد همچنان در پي شوهرش است. او در خانه قديمي اش به تعدادي نامه متعلق به پانزده سال پيش دسترسي پيدا مي كند كه خاطرات سال هاي گذشته او را با حميد زنده مي كند. رحيم صابري، مسئول كميته تفحص و مفقودين، هيوا را مطمئن مي سازد كه شوهرش شهيد شده است ولي به خواهش هيوا همراه با او و نيز كرمي در منطقه جنگي خود را به تونلي مي رساند كه سال ها پيش حميد در آنجا به شهادت رسيده بود. صحنه هاي نبرد در داخل تونل در جلوي چشمان هيوا جان مي گيرد و او شوهرش را كه در حال مرگ است مي بيند.

این فصل را با من بخوان باقی فسانه است
این فصل را بسیار خواندم عاشقانه است
ای کاش ما را رخصت زیر وبمی بود
چون نی به شرح عشق بازی مان دمی بود
دانلو هيوا - حجم فايل 803 كيلو بايت
قطعه ي دوم مربوط ميشه به فيلم آتش و شبنم كه حتما همه ي شما با اون آشنا هستيد.
راه در جنگل اوهام گم است
سينه بگشاي چو دشت
اگر از پرتو خورشيد حقيقت بايد
دانلو پرتو - حجم فايل 612 كيلو بايت
در پايان بار ديگر از دوست عزيز "پيرانه" تشكر مي كنم.
يا حق.....
